به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ جدیدترین کتاب حسن بلخاری قهی، استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با عنوان «در باب زیبایی، زیبایی شناسی در حکمت اسلامی و فلسفه غربی» توسط انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسید.
در مقدمه کتاب چنین آمده است: در میان نظریههای ذاتگرایی که تحقیق و تبیین ذات هنر را هدف قرار دادهاند نظریهای نیز با عنوان تجربه زیباییشناسی وجود دارد. نوئل کارول در کتاب درآمدی بر فلسفه هنر شرح جامعی از این نظریه ارائه میدهد؛ نظریهای که مبنای درک و تعریف آثار هنری را توجه به کیفیات زیباییشناسانه این آثار و نیز تجربه زیباییشناسانهای قرار میدهد که در جان ناظر یا تماشاگر اثر رخ میدهد.
اصطلاح زیباییشناسی (Aeasthetic) از واژه یونانی aesthesis اخذ شده که به معنای ادراک حسی یا شناخت محسوس است؛ اصطلاحی که الکساندر بومگارتن1 فیلسوف آلمانی در اواسط قرن هجدهم با تألیف Esthetic در دو مجلد، بهعنوان اصطلاح و مفهومی گسترده به حوزه هنر و زیباییشناسی وارد ساخت. اما نگارش این اثر آغاز تأملات فلسفی در باب زیبایی نبود. این تأملات نزدیک به بیست و دو قرن پیش از بومگارتن در آثار افلاطون مورد توجه عمیق قرار گرفته بود که در متن این تحقیق به تفصیل به آن پرداخته شده است.
از افلاطون تا به امروز بحث در باب زیبایی دغدغه فلاسفه غرب بوده است و هماره نیز در میان دو قطب متقابل خویش سرگردان: زیبایی کیفیتی در ادراک است یا جمع عناصری است در اعیان؟ به عبارتی یک امر ذهنی است یا عینی؟ objective است یاsubjective؟ در متن این تحقیق تا آنجا که ممکن بوده با رجوع به منابع متعدد در حکمت و اندیشه شرق و غرب، این معنا مورد بحث قرار گرفته است.
ابتدا از برای تبیین زیباییشناسی در قاموس تخصصی هنر و زیبایی، سرگذشت تأملات فلاسفه از فیثاغوریان تا کانت مورد بررسی قرار گرفته تا صرفاً سابقه تخصصی زیباییشناسی در این تحقیق روشن شود و سپس به هدف اصلی خود پردازد که تبیین زیباییشناسی با دیدی تخصصی در قرآن، اندیشه اسلامی و روایات است و نه ارائه کلیاتی صرفاً کلامی با رویکرد تئولوژیک.
حکمای مسلمان گرچه نظری مشتاقانه اما همراه با تأمل و احتیاط به فلسفه و حکمت یونانی داشتند و رویکرد کاملاً معقول فلوطین به زیبایی، اندیشه سرگردان افلاطون در میان زیبایی معقول و محسوس و رویکرد عینگرای ارسطو به جمال را به عنوان تأملات عمیق یونانیان در باب زیبایی جدی انگاشتند، اما توجه ژرف و عمیق به مفاهیمی همچون کمال (در اندیشههای فارابی، ابن سینا و غزالی) و مهمتر تلاش در ایجاد نسبتی معقول میان جلال و جمال از یک سو و ذهن و عین از دیگر سو به ویژه در پرتو نظریههای قرآنی، عرفانی و برهانی، نمایانگر تأمل خاص متفکران مسلمان در این باب بود.
در این پژوهش چنانچه ذکر شد علاوه بر سیر تفکرات زیبایی شناسی در فرهنگ غرب، رأی فلاسفه مسلمان، رأی بدیع ابن هیثم در المناظر (که به تعبیر یکی از اساتید دانشگاه هاروارد، مبسوط ترین تعریف زیبایی در تمدن اسلامی است) نسبت ذوق و زیبایی در آرای کانت و عزالی و زیبایی شناسی در قرآن و روایات، به نحو تخصصی مورد توجه قرار گرفته اند و البته در جهت آشنایی بیشتر خوانندگان محترم و در جهت تتمیم بحث، نظرگاه خاص و ویژه حکمت هندو در باب زیبایی شناسی نیز با عنوان رَسه به مباحث کتاب افزوده شده است.
دغدغه بنیادی اینگونه پژوهشها نیز تبیین و تدوین اصول و مبانی زیباییشناسی و حکمت هنر اسلامی در تأسیس یک مکتب مدون هنری و زیباییشناسی در تمدن اسلامی است. امید و استدعا از حضرت حق که به فرجام رسند و به ثمر نشینند.
پی نوشت:
1ـ الکساندر گوتلیب باومگارتن (آلمانی: Alexander Gottlieb Baumgarten؛ ۱۷ ژوئیه ۱۷۱۴ – ۲۶ مه ۱۷۶۲) فیلسوف آلمانی که برای نخستینبار بهصورت مدون زیبایی را مورد بحث و بررسی قرار داد.
نظر شما